معنی رودی در اسیا

لغت نامه دهخدا

اسیا

اسیا. [اَس ْ] (ص) سیاه در مقابل سفید. (برهان) (انجمن آرای ناصری).

اسیا. [اَس ْ] (هزوارش، اِ) بلغت زندو پازند بمعنی سینه است که بعربی صدر خوانند. (برهان) (انجمن آرای ناصری). این کلمه هزوارش است و در اصل آسیا ست که در پهلوی ور گویند بمعنی بر و سینه.


رودی

رودی. (اِخ) حارث بن مسلم رودی رازی، از روات است و حسین بن علی بن مرداس از وی روایت کند. (از معجم البلدان).

رودی. (اِخ) حسن بن مظفربن ابراهیم رازی رودی مکنی به ابوعلی از روات است و از ابی سهل موسی بن نصر رازی روایت دارد و ابوبکربن مقری از وی روایت کند. (از لباب الانساب).

رودی. (ص نسبی) منسوب به روده که محله ای (یا قریه ای) بوده است به ری. (از انساب سمعانی). رجوع به روده شود.


قوروقچی رودی

قوروقچی رودی. [ق ُ] (اِخ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز، سکنه ٔ آن 428 تن. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آن غلات، حبوب، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

حل جدول

رودی در اسیا

یانگ تسه, ینی سی، هوانگهو


سنگ اسیا

اس، رحی


فلات اسیا

تبت ، پامیر ، آناتولی.


دندان اسیا

ضرس، طاحنه


دریاچه اسیا

آرال, بایکال


سنگ زیرین اسیا

مرد

فارسی به عربی

سخن بزرگان

رودی

بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.

معادل ابجد

رودی در اسیا

496

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری